این البته نکته تازهای نیست؛ مسئله این است که این مشکل، هزینهبردار است: به گفته محققان، هزینه درمان بیماریهای مزمنی مثل دیابت و بیماریهای قلبی سالانه بین 100 تا 150 بیلیون دلار در ایالات متحده برآورد شده است.
به گفته کنث ثورپه- رئیس این طرح تحقیقی، مدیر انجمن سیاستهای بهداشتی و مدیر دانشگاه اموری در آتلانتا- هزینههای درمانی در ایالات متحده دوبرابر کشورهای اروپایی است.
وی میگوید: 75 درصد بودجهای که در این کشور خرج میشود، صرف مسائل مربوط به بیمارانی است که مبتلا به یک یا چند بیماری مزمن هستند و اصلیترین علت این امر به خاطر افزایش چاقی است.
او میافزاید: ما هنوز راه مؤثرتری برای کاهش وزن پیدا نکردهایم و بدتر از همه، تثبیت افزایش دائمی چاقی بین بزرگسالان و کودکان در این کشور است. به علاوه وی معتقد است که کارشناسان باید راه بهتر و کمخرجتری برای مدیریت مشکلات مزمن پیدا کنند.
ثورپه میگوید: تا زمانیکه میزان شیوع بیماریهای مزمن را کاهش ندادهایم، هزینهها را کاهش نخواهیم داد. در این مطالعه، تیم ثورپه، اطلاعات مربوط به شیوع و درمان بیماری در بزرگسالان 50 سال به بالا را در سال 2004 و در کشورهای اتریش، دانمارک، فرانسه، آلمان، یونان، ایتالیا، هلند، اسپانیا، سوئد و سوئیس مقایسه کردند. آنها گزارش دادند که حدود 17 درصد از بزرگسالان اروپایی و تقریبا یک سوم بزرگسالان آمریکایی چاق هستند.
همچنین، 53 درصد از آمریکاییها سابقا یا در حال حاضر سیگاری بوده یا هستند که این رقم در سطح اروپا به 43 درصد کاهش پیدا میکند. البته بزرگسالان آمریکایی بیشتر از اروپاییها در معرض ابتلا به بیماری قلبی، سرطان، دیابت و بیماریهای مزمن ریوی- که همگی با چاقی و استعمال سیگار مرتبط هستند- قرار داشتند.
ثورپه میگوید: ایالات متحده بیش از هر کشور دیگری در اروپا، برای مسائل بهداشت و درمان هزینه میکند. در ایالات متحده، در سال 2004 سرانه هزینه بهداشت و درمان 6102 دلار بوده که این مقدار در مقایسه با هلند و آلمان تقریبا دوبرابر و در مقایسه با فرانسه بیشتر از دوبرابر بوده است.
تیم ثورپه تخمین زده که اگر میزان ابتلا به چاقی کاهش پیدا کند- و به تبع آن، بیماریهای مزمن- هزینههای 100 تا 150 میلیاردی سلامت در سال کاهش خواهد یافت و بودجه کلی سلامت ملی حدود7/ 18 درصد کمتر خواهد شد.
این گروه تحقیقاتی در یادداشتهای خود از علل مختلفی برای هزینههای بیماریهای مزمن یاد کردهاند. به خاطر نرخ بالای چاقی و استعمال سیگار، تعداد بیشتری از ابتلا به سرطانهای تهاجمی در آمریکا نسبت به اروپا دیده میشود؛ همچنین به کار بردن درمانهای دارویی شدیدتر برای بیماریهای مزمن در این کشور و در مقایسه با اروپا، از دیگر علل افزایش هزینهها محسوب میشود.
ثورپه معتقد است تنها راه تحت کنترل درآوردن هزینههای سلامت در این کشور، کاهش ابتلا به چاقی است: جای خالی یک سامانه کارآمد برای مراقبتهای مقدماتی در کشور به شدت احساس میشود. ما باید با روشهای مؤثرتری به بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن خدمت کنیم و مجبوریم راهی برای کاهش ابتلا به چاقی پیدا کنیم.
دکتر دیوید ال.کاتز، رئیس مرکز تحقیقات پیشگیری در مدرسه پزشکی ییل، میگوید: 2 دلیل وجود دارد که باعث میشود اقتصاد این کشور بیش از کشورهای دیگر صرف مراقبتهای بهداشتی شود: هزینههای درمانی در آمریکا بالاتر است، و تعداد بیشتری از مردم نیازمند درمان هستند.
کاتز میگوید: اینکه آمریکاییها نسبت به اروپاییها چاقترند، باعث تعجب نیست اما مصرف بیشتر سیگار در بین این ملت تعجبآور است. به همین علت، صحت این یافتهها تا حدی، زیر سؤال رفته است.
اما حتی اگر مطمئن باشیم که عوامل خطر ابتلا به بیماریهای مزمن در بین آمریکاییها بیش از دیگران است، دانستن این نکته هیچ کمکی به حل این مشکل نمیکند!کاتز در ادامه میافزاید: آمار چاقی در اروپا به سرعت رو به رشد است، بنابراین ما در حال صادر کردن مشکلاتمان هستیم و احتمالا دامنه هزینههای بهداشتی بالاتر به آنجا (اروپا) هم خواهد کشید.
بدون شک، بهترین راه کاهش هزینههای بالای بهداشت و درمان، گسترش سلامت است و دستیابی به این مهم، همچنان به صورت نامتناوب، در حال پیگیری است. البته کارشناسان برنامه دیگری برای هزینههای سلامت دارند. گرگ اسکاندلن، مؤسس انجمن «بیماران و گزینههای بهداشت و درمان»- یک گروه فعال در بهداشت و درمان- میگوید: مطئن نیستم که چاقی جزو یکی از وضعیتهای بهداشتی باشد که به درمان خاصی احتیاج دارند.
مطمئنا، این برنامه شامل ورزش بیشتر و رژیم غذایی مناسبتر میشود، اما این یک توصیه مادربزرگانه است! آیا ما به آموزشهای سطح بالا و کارشناسان حرفهای با ویزیتهای گران نیاز داریم تا همان توصیهای که مادربزرگها مجانی و نسل اندر نسل گفتهاند را تحویل ملت بدهیم؟
او میگوید: بهنظر من مشکل این است که این توصیه، کاربرد چندانی در سامانه بهداشت و درمان ندارد، اما به هر حال این موضوع جزو یکی از برنامههای سامانه است.
او پیشنهاد میکند مردم بیشتر از دوچرخه استفاده کنند تا خودرو! بهنظر اسکاندلن، در مورد طراحی شهر نیز باید تجدید نظر کرد و بهتر است آسانسورها تحریم شوند تا مردم حتی از پلهها با پای پیاده بالا بروند و کمی تحرک داشته باشند.
Healthday.com
2 اکتبر 2007